سفر - کوچ سرفینگ - تجربه متفاوت

سفر - کوچ سرفینگ - تجربه متفاوت

این وبلاگ صرفا ماحصل تجربیات شخصی من است ... لطفا برای برقراری هرگونه ارتباط صرفا از قسمت نظرات استفاده بفرمایید
سفر - کوچ سرفینگ - تجربه متفاوت

سفر - کوچ سرفینگ - تجربه متفاوت

این وبلاگ صرفا ماحصل تجربیات شخصی من است ... لطفا برای برقراری هرگونه ارتباط صرفا از قسمت نظرات استفاده بفرمایید

گشت شهری استانبول

یک گشت شهری همراه با این پکیج چند روزه استانبول برای ما در نظر گرفته شده بود و راهنمای تور در روز اول با ما برای ساعت 9 صبح هماهنگ کرده بود و با توجه به اینکه مسافرین در هتلهای مختلف تکسیم پراکنده بودند و به جز یک گروه 4 نفر (3 خانم و یک آقا) مسافردیگه ای از تور در هتل اترنو مستقر نبود و جالب اینکه این گروه 4 نفره گشت شهری در پکیج اونها لحاظ نشده بود و برای اومدن لازم بود که هزینه رو پرداخت کنند!

پس از صرف صبحانه ، و خروج از هتل اترنو، مینی بوس سفیران تراول کمی دورتر پارک شده بود ولی از راهنمای تور روزاول خبری نبود ، علیرضا که خیلی خوش برخورد تر از تورلیدر قبلی به نظر میرسید خودش رو معرفی کرد و پس از نیم ساعتی انتظار مینی بوس با تکمیل شدن مسافرین براه افتاد.





گذرگاههای اطراف هتل اترنو

خیابان یکطرفه اجباری !! اگه خلاف بیایی پنچر میشی !

در طول مسیر علیرضا توضیحات خوبی رو در مورد مسیرها و جاهای دیدنی استانبول میداد که بسیار مفید و قابل استفاده بود.اولین توقف ما مرکز چرم Bestبود و این توقف کاملا با اهداف تجاری برای مسافرین طراحی شده بود و حذف اون از تور گشت شهری امکان پذیر نبود و مرکز چرم بست فروشگاه نسبتا بزرگی بود که محصولات چرمی رو ارائه میکرد از پالتو ، کاپشن و شلوار و ... که همه از چرم تولید شده بودند. قبل از ورود به فروشگاه نمایش فشن رو برای بازدید کننده ها در نظر گرفته بودند و چندین مانکن برای ارائه محصولات چرمی به شیوه شوهای مدل اروپایی با تعویض البسه فروشگاه عرض اندام میکردند ! صدای موزیک و نور پردازی صحنه ، شبیه سازی شده شو های مدلباس بود البته با اجرا و کیفیتی به مراتب پایینتر از اصل فشن شو. ولی فشن های اروپایی کجا و اینها کجا ! البته برای ما که این چیزها رو فقط از تلویزیون های ماهواره ای دیده بودیم بعنوان یه نمونه درجه 3 از شوی اصلی قابل دیدن بود و لازم به ذکره که بر روی هر لباس شماره ای نصب بود که خریداران با ارائه شماره میتونستند لباس مذکور رو خریداری کنند.


مرکز خرید چرم Best


بازار فیلم و عکس هم حسابی داغ بود و حضار بیشتر در فکر تصویر برداری بودند تا دیدن البسه چرمی ! بعد از اتمام شو ، بازدید از فروشگاه نیم ساعتی طول کشید که با توجه به قیمتهای نجومی اجناس فقط دیدنی بود تا خریدنی ، هرچند تعدادی از مسافرها هم خریدهایی کردند ظاهرا تخفیف خوبی رو هم فقط برای بازدیدکننده های ایرانی قائل میشدند !!!


بعد از اونجا به سمت منطقه اورتاکوی رفتیم  علیرضا میگفت دیسکوی رینا هم که یکی از مرکز مهم تفریحی استانبول هست در  این منطقه قرار داره، یه مسجد مشهوری هم در این منطقه به نام مسجد اورتاکوی هست.


در ادامه تورلیدر گروه ، در مورد دیسکوها و مراکز شبانه در استانبول بسیار به بدی یاد کرد و میگفت بسیار جاهایی ناامنی هستند و علیرضا در ادامه اضافه کرد که :

"علیرغم اینکه ما مدت زیادی اینجا ساکن هستیم بندرت و بهمراه دوستان آشنای ترک به اینجاها میریم چون گروهای بزهکار با توجه به اینکه ایرانیها ناآشنا به شرایط و محیط هستند اونها رو شناسایی میکنند و در جاهای خلوت مورد سوء استفاده و سرقت قرارمیدهند و یه خاطره متاثر کننده ای هم از یه زوج جوان  ایرانی که برای گذروندن ماه عسل به استانبول اومده بودند تعریف کرد که با کم تجربگی به این اماکن رفته بودند و بعد از دزدی اموال و دلارهای شوهر ، 3 روز بعد همسرش رو با شرایط ناجوری در زیر یکی از پلهای استانبول پیدا کرده بودند!! "


البته در ادامه با تاکید امنیت کامل منطقه تکسیم ، وجود هرگونه نگرانی رو بطور کلی در استانبول برطرف شده دونست و فقط منطقه آکسارای که متاسفانه مملو از بزهکاران ایرانی هست رو جزء مناطق با خطر نسبی توصیف میکرد و تردد در ساعات پایانی شب رو در اون مناطق خیلی توصیه نمیکرد...


خلاصه مینی بوس ما رو در منطقه اورتاکوی ORTAKOY، جاییکه خیابان بسیار باریک بود ، پیاده کرد و قرار شد بعد از توقفی 45 دقیقه ای برگردیم بعد از پیاده شدن از بازار کوچکی به نزدیکی پایه اروپایی پل بغاز رسیدیم چشم انداز بسیار زیبائی بود و همانطوریکه علیرضا توضیحاتی رو در مورد منطقه ارائه میداد مسافرین هم از بک راند (ببخشید پشت زمینه ! ) زیبای  منطقه عکسهای زیبایی رو شکار کردند.

بازارچه کوچک در نزدیکی پایه اروپایی پل بغاز




توضیحات علیرضا تورلیدر گروه






شهر استانبول در ساحل دریای مرمره قرار دارد و تنگه بسفر که این دریا را به دریای سیاه متصل می‌کند، از وسط این شهر می‌گذرد و پل Bogaz یکی از دو پل بزرگی بود که استانبول اروپایی و آسیایی رو بهم متصل میکرد و بر روی تنگه بسفر واقع شده است ، این پل هفتمین پل معلق جهان هست و عبور کشتیهای متعدد و تلالو نور خورشید زیبایی خاصی رو در جلوی چشمان ما به نمایش گذاشته بود.





پل بغاز

در کنار بلوار چند تا تاب و سرسره بود که بردیا هم از فرصت استفاده کرد و یک کم بازی کرد تا لذت سفر رو برای خودش و ما دو چندان بکنه ...




خوشبختانه همسفرها به موقع و منظم به محل قرار برگشتند و در ادامه از کنار بازمانده  دیوارهای قدیمی شهر  تاریخی استانبول گذر کردیم علیرضا میگفت  استانبول دروازه ای قدیمی داشت که در گذشته مختص تشریفات امپراطوری عثمانی  بود و سپاهیان و لشگریان که فاتح از جنگ برمیگشتند، از این دروازه وارد شهر میشدند. بعدها با اضافه نمودن 5 برج دیگر مجموع این 7 برج "Yedikule"، تبدیل به قلعه درونی مستحکمی شد. دروازه های استانبول در عهد عثمانی و بیزانس ها، تنها با داشتن مجوز خاص حق ورود افراد به استانبول داده میشد. افراد در پشت دروازه های مختلف که در سراسر استانبول ایجاد شده بود با گرفتن  مجوز ورود و در صف طولانی به نوبت وارد  استانبول میشدند.

در طول مسیر خرابه هایی از این دیوار دیده میشد همچنین گفته میشد که این دیوار 3 لایه بوده و  خندقی هم در طرفین دیوار وجود داشت ، در ادامه ازمنطقه کاداکوی و بشیکتاش و همون خیابانی که در نزدیکی دولماباغچه پراز تصاویر تاریخی ترکیه  بود  گذر کردیم. گفته میشه این خیابان  که به بلوار آتاترک معروف است همزمان با احداث خیابان ولیعصر و با تاثیر پذیری آتاتورک از رضا شاه ساخته شده و نوع کاشت درختان در دو سوی خیابان این شباهت رو بیشترنشون میده .

در همین مسیر هتل - قصر 7 ستاره چراغان سرای که محل اقامت چند روزه احمدی نژاد در سفر به استانبول بود هم دیده میشد. چراغان سرای ، هتلی تجملی با نمای کاخ های قرن 19  که بازیگران ، چهره های سیاسی و خوانندگان بارها برای اقامت این هتل را انتخاب کرده اند . روایت شده یک سوئیت معمولی در این هتل ، شبی 2000 یورو هزینه در بر دارد . در کنار شیک بودن اتاق ها و لابی ، این هتل مملو از معماری های هنرمندانه ، باغچه های تحسین بر انگیز و استخر است !


در ادامه برای صرف ناهار به رستوران نائب رفتیم ، رستورانی بسیار بی کیفیت که اگه جزء پکیج های اجباری تور نبود قطعا کسی اینجا رو برای صرف ناهار انتخاب نمیکرد !!!طبقه دوم رستوران که برای مسافرین تورهای ایرانی در نظر گرفته شده دارای فضای بسیار کوچک بود و از تراکم جمعیت و تنگی جا به آدم احساس خفگی دست میداد از اون بدتر وضعیت سرویس بهداشتی این رستوران بود که چراغش سوخته بود و علیرغم اطلاع رسانی به مسئولین تور و رستوران ترتیب اثر ندادند و مسافرین با چراغ موبایل و به سختی .....



  رستوران نائب در استانبول

بعد از ناهار بازدید از چند مرکز خرید در برنامه تور بود که یکی از اونها در منطقه غربی استانبول مرکز خرید Flying  و در نزدیکی فرودگاه اتاتورک بود و با توجه به دوری مسیر اصلا ارزش رفتن نداشت و دومی  مرکز خرید اولیویوم هم بعلت زمان کوتاه بازدید از بازار، جز استرس جا موندن از سرویس مینی بوس چیز دیگری رو در بر نداشت و چون یک کم ازسیستم حمل و نقل عمومی دور بود ترجیح دادیم با مینی بوس تور به هتل برگردیم و خودمون پس از اندکی استراحت برنامه بازدید استانبول رو در شب ادامه بدیم....


فرودگاه آتاتورک


ادامه دارد .... بازدید شبانه از برج گالاتا، گشت دریایی با کشتی ، پل ایمننو و غذای دریایی منحصر بفرد رو در ادامه خواهیم داشت

کاخ دولما باغچه و آشنایی نسبی با خطوط ترانو و مترو در استانبول

بعد از برگشت از جزیره ، با توجه به نزدیکی کاخ دولما باغچه و مسجد دولما باغچه که نزدیک هم هستند ، قدم زنان عازم این کاخ شدیم این کاخ در منطقه بشیکتاش قرار داره و اولین چیزی که با شنیدن بشیکتاش به ذهنم خطور کرد تیم فوتبال محبوب بشیکتاش بود که در این خیابان پرچم و نشانهای این باشگاه در دکه های روزنامه فروشی به وفور دیده میشد که نشون از محبوبیت این تیم در این منطقه یا حتی استانبول داره  و در طول مسیر عکسهایی تاریخی از آتاتورک و سایر وقایع تاریخی ترکیه بر روی دیوار خیابان مذکور نصب شده بود و خودش میتونست موزه ای باشه از رویدادهای تاریخی ترکیه ، که در یکی از این تصاویر دیدار رضا شاه با آتاتورک هم دیده میشد ، گفته میشه که آتاتورک خیلی به رضاشاه علاقه داشت و تنها میهمان خارجی بود که بهش اجازه اقامت در کاخ دولماباغچه رو داده بود و روایت هست که برای دلپذیرنمودن بیشتر این سفر برای مهمان ایرانی اش  چندین خدمه خانم برای پذیرایی هرچه بهتر شاه فرستاده بود ولی رضا شاه از پذیرفتن این خدمه سر باز زد و از او خواست که چند نظامی ترک رو برای اینکار بفرسته و وقتی ازش دلیل اینکار پرسیده شد گفت اگه این خدمه رو قبول میکردم به همون تناسب باید در زمان میزبانی از آتاتورک زنان ایرانی رو برای پذیرایی از ایشون دراختیارش قرار بدهم که این موضوع با مرام و غیرت ایرانی سازگار نیست ...

از نکات جالب توجه اینکه ساعت ها در این کاخ بر روی ساعت 9:05 از کار افتاده ، چون در اون ساعت آتا تورک بناینگذار ترکیه نوین در سال 1938 از دنیا رفت ... ظاهرا ترک ها به آتاتورک بسیار علاقه دارند و احترام زیادی براش قائل هستند.  


برای ورود به کاخ از گیت بازرسی عبور کردیم ولی متاسفانه در آنروز  کاخ برای بازدید عموم بسته بود و فقط تونستیم محوطه حیاط رو ببینیم

 قیمت بلیط ورودی   

برای بازدید از همه قسمتهای کاخ 40 لیر 

قسمتهای اداری                       30 لیر 

حرمسرا                                  20 لیر 

برای دانش آموزان - دانشجو        5 لیر 

برای بچه های زیر 6 سال           رایگان 

 

 

   

سردر کاخ دولما باغچه 

 

با این شرایط تصمیم گرفتیم با استفاده از ترانوا  گردش مختصری در استانبول  داشته باشیم با توجه به اینکه کاباتاش شروع مسیر حرکت ترانوا بود و پس از سوار شدن در ترانوا مقصد رو مشخص کردیم  خوشبختانه مسیر ترانوااز کنار ایستگاههای معروفی گذر میکرد و تصمیم گرفتیم به ایستگاه زیتون برنو بریم چون یکی از دورترین ایستگاهها بود و با گذر از ایستگاههای مختلف میتونستم برای بازدید روزهای بعد برنامه ریزی بهتری داشته باشیم .

ترانوا شلوغ بود و تا نیمی از راه صندلی برای نشستن پیدا نبود و من هم حواسم به بردیا بود که خستگی زیاد اذیتش نکنه !

با گذر از ایستگاههایی همچون امین ننو آکسارای فندوق زاده و منطقه تاریخی مسجد سلطان احمد که همگی جاهای مهم دیدنی بودند.


از کاباتاش تا زیتون برنو که حدودا  24 ایستگاه وجود داشت که به نظرمن مفید ترین خط سرویس حمل و نقل عمومی استانبول هست چون جاهای دیدنی زیادی رو در ایستگاههای اطراف اون میتونید پیدا کنید. 


مثلا در دو طرف پل گالاتا  ایستگاه Karakoy و Eminonu قرار داره که خود این پل با زیرگذرش بسیار دیدنی هست که فاصله این پل تا کاخ موزه توپکاپی و منطقه قدیمی و تاریخی سلطان احمد و بازار بزرگ هم میشه پیاده  روی کرد . مراکز خرید لالعلی و مراکز خرید آکسارای هم با خط ترانوا کاباتاش - زیتون برنو به راحتی قابل دسترسی است.

ضمننا جهت دسترسی به خط مترو فرودگاه آتاتورک استانبول میشه در ایستگاه آکسارای به خط مترو فرودگاه تغییر مسیر داد.

لازم به ذکر است که ابتدای ایستگاه مترو آکسارای و انتهای آن فرودگاه آتاتورک هست . که مرکز خرید کارفور و چهارشنبه بازار از طریق خط مترو براحتی قابل دسترسی است.

مسیر بسیار طولانی  یک کم خسته کننده بود و در ایستگاه زیتون برنو پیاده شدیم هوا کاملا تاریک شده بود و تردد جمعیت هم بسیار فشرده بود بعد از خروج از ایستگاه با گذر از پل بسیار طولانی به منطقه بازارها رسیدیم که در چندین جهت مختلف فروشگاههای بسیار دیده میشد که اجناس رو بیشتر بصورت عمده میفروختند جنس و کیفیت کالاها چنگی بدل نمیزد و میگفتند که یکی از ویژگیهای این بازار ، قیمت ارزون اجناس اون هست ولی با توجه به قیمت 2000 تومانی لیر ترکیه در اون زمان هیچ کالایی ارزون نبود و در خیلی از فروشگاهها هم ایرانی نوشته بودند که احتمالا با توجه به مشتریهای متعدد ایرانی در این منطقه بود... 

 

 

خاطره ای که در مورد این منطقه در ذهن ما نقش بسته و با یادآوریش همیشه میخندیم ; حساسیت بردیا به پروازها هواپیما ها بعد از اولین مسافرت هوایی اش بود و از قضا در آسمان استانبول هم دائما پروازه هواپیما ها دیده میشد و بردیا بلادرنگ با دیدن یا شنیدن صدای هواپیما ، با انگشت به هواپیما اشاره میکرد و داد میزد "هواپی ما ".... "هواپی ما" !! این حرکت که بارها و بارها در این سفر تکرار شد و هروقت که میگفت "هواپی ما" باعث خنده ما میشد و اوجش هم در همین منطقه زیتون برنو بود که با خنده ما خودش هم غرق در خنده میشد !!


پس از گشتی نیم ساعته در این منطقه بدون خرید و دست خالی با همون ترانوا به کاباتاش برگشتیم در مسیر زوج ایرانی رو دیدیم که در ترانوا برای پیدا کردن مسیر گیج میزدند و جالب اینکه پنجمین روز سفرشون بود وقتی ما با این تجربه کم ایستگاهها و مسیر برگشت رو براشون توضییح دادیم اونها فکرکردن ما ساکن استانبول هستیم! ولی  بعد از اینکه فهمیدن ما دومین روز حضورمون در استانبول هست حسابی به قول خودمون کف کردند!! 

بردیا هم اونقدر خسته بود در داخل ترانوا خوابش برد!!  

 

 

 

 

با رسیدن به ایستگاه کاباتاش بدون اینکه از ایستگاه خارج بشیم به طبقه زیرین که ایستگاه مترو بودیم رفتیم خط ویژه F یا همون فونیکولار مسافرین رو به میدون تکسیم میرسوند این خط در واقع تک کابینی بود که بطور یکطرفه به مقصد میرفت و مجددا همون بصورت دنده عقب به مبدا برمیگشت...  

  

  

 

 خوشبختانه فاصله ایستگاه مترو تا هتل اترنو کوتاه بود و خیلی زود به هتل رسیدیم خیابان استقلال و میدون تکسیم در شب پر رفت و آمد و جذاب بود ...

 


ادامه دارد .... 

بازدید از مرکز چرم Best و فاشن شو ... گشتی شهری استانبول و ... در پست بعدی