سفر - کوچ سرفینگ - تجربه متفاوت

سفر - کوچ سرفینگ - تجربه متفاوت

این وبلاگ صرفا ماحصل تجربیات شخصی من است ... لطفا برای برقراری هرگونه ارتباط صرفا از قسمت نظرات استفاده بفرمایید
سفر - کوچ سرفینگ - تجربه متفاوت

سفر - کوچ سرفینگ - تجربه متفاوت

این وبلاگ صرفا ماحصل تجربیات شخصی من است ... لطفا برای برقراری هرگونه ارتباط صرفا از قسمت نظرات استفاده بفرمایید

بازدید از منطقه قدیمی سلطان احمد

علیرغم گردش شبونه شب گذشته در شهر، صبح بموقع از خواب بیدار شدیم و بعد از صرف صبحونه در سالن غذاخوری کوچک ولی تمیز و منظم هتل اترنو عازم میدون تکسیم شدیم ، بعد از چند روز اقامت، دیگه دستیابی به مسیرها بسیار ساده و راحت شده بود و با گذر از گذرگاه باریکی که بطور موقت بر روی خیابان در دست تعمیر اطراف میدون، به  ابتدای خیابان استقلال رسیدیم با توجه به هوای آفتابی و معتدل ، و آمادگی بردیا برای پیاده روی ، تصمیم گرفتیم که با گذر از کوچه پس کوچه هایی که دیگه بهش تسلط داشتیم به کاباتاش که مبداء ترانوای استانبول بود بریم ،کمتر از 15 دقیقه به کاباتاش رسیدیم ، و اولین مقصد ما منطقه سلطان احمد بود با استفاده از ترانوا  به سمت میدون راهی شدیم ، با گذر از پل ایمننو و چندین ایستگاه دیگه ، در نزدیکی میدان پیاده شدیم حضور توریست های متعدد نشون ازاهمیت ویژه توریستی این میدان داشت .... منطقه سلطان احمد یکی از قدیمی ترین مناطق استانبول هست میدان هیپودرم یا همون اسب دوانی هم در این منطقه قرار داشت که از جاهای مورد علاقه سلطان احمد بود ، بزرگترین مشخصه میدان وجود مسجد ایا صوفیا و مسجد سلطان احمد است و در گذرگاهی در پشت ورودی مسجد ایاصوفیا میشه به کاخ موزه توپکاپی وارد شد.



 صف ورودی بازدید کننده های ایاصوفیا

از نکات قابل ذکر حضور بستنی فروشی بود که با حرکات نمایشی و آکروبات شکل ، بستنی رو برای مشتریانش آماده میکرد جالب اینکه قبلا در اینترنت فیلم و عکسهایی رو از این فروشنده هنرمند دیده بودیم .


 

مسجد ایاصوفیه  یکی از مساجد بزرگ دنیاست که به خاطر معماری ویژه و شگفت انگیزش ، توریست های بیشماری رو جذب خودش میکنه و صف طولانی ورودی مسجد هم نشون از توجه توریست ها به این اثر تاریخی اسلامی داشت صف ورودی بسیار طولانی بود و این بهونه ای شد که ما از دیدنش صرف نظر کردیم  گفته میشه این مکان در ابتدا بت خانه بود و بعدش به مدت هزار سال و در دوره بیزانس از این بنا به عنوان کلیسا استفاده میشد و پس از فتح استانبول توسط مسلمانان به مسجد تبدیل شد در سال 1923 بعد از تشکیل جمهوری توسط آتاتورک ، برای رفع اختلاف به موزه  تبدیل شد. بزرگی گنبد یکی از ویژگیهای خاص این مسجد میباشد.  

 

 با گذر از دیواره کناری مسجد ایاصوفیه و در کمتر از 5 دقیقه پیاده روی به ورودی کاخ توپکاپی رسیدیم درختان بلند و سربه فلک کشیده ورودی کاخ بسیار تاثیر گذار و نشان از قدمت و بزرگی و ابهت کاخ پیش رو داشت. خوشبختانه علیرغم جمعیت زیادی  به سمت ورودی کاخ درحرکت بودند بخاطر وجود باجه های متعدد فروش بلیط ، بدون معطلی بلیط رو به قیمت 25 لیر   خریدیم و با توجه به اینکه بردیا 5 ساله بود خوشبختانه نیازی به خرید بلیط براش نبود  .... باجه ای هم برای راهنمای صوتی به زبانهای مختلف وجود داشت ... 



 





برای ورود بازدید مختصری توسط نیروهای امنیتی موزه انجام شد ولی محدودیتی برای به همراه داشتن دوربین وجود نداشت ... بعد از محوطه ورودی ، باغ بسیار باشکوهی با درختهای سرو توجه ما رو به خودش جلب کرد و شکوفه های بهاری هم تکمیل کننده هوای آفتابی و خوب آنروز بود در سمت چپ باغ دوم  محوطه حرمسرا قرار داشت و تا بخش درونی حیاط سوم امتداد یافته بود و برای ورود به اون باید بلیط جداگانه ای خریداری میشد بعد از منطقه حرمسرا ، چندین سالن متعدد قرار داشت که دریکی از این سالنها انواع ساعتهای قدیمی از سایزهای بسیارکوچک تا  بسیار بزرگ قرار داشت ، که تنوع اون دیدنی بود  و در سالن مجاور هم انواع سلاح های جنگی اعم از اسلحه و شمشیر به نمایش گذاشته  شده بود... ... البته عکاسی در داخل اتاقهای موزه ممنوع بود

این کاخ که مربوط به امپراطوری عثمانی هست در بین سالهای 1460 تا1478 میلادی و در زمان سلطنت سلطان محمد دوم  ساخته شده  و بعنوان ستادفرماندهی امپراطوری و اقامتگاه اصلی  سلاطین عثمانی بود.این کاخ دارای چندین حیاط است و حیاط اول از طریق دروازه ای بنام باب همایون به حیاط دوم یا میدان دیوان مرتبط بود جشن های مربوط به تاج گذاری سلاطین و مراسم تششیع جنازه در این حیاط صورت میگرفت 


 حیاط سوم در پشت باب السعاده واقع شده بود حیاط اندرونی گفته میشد و جایی بود که سلطان و پسران دربار و خواجه گان حرمسرا در اون زندگی میکردند 

بخشی تحت عنوان بخش آثار موقوفه یا دایره خرقه سعادت در این کاخ وجود داره و بازدیدکننده های زیادی داره و بازدید ازش در صف های فشرده امکان پذیره ، که قسمتی از دندان حضرت محمد که در جنگ احد شکسته بود نگهداری میشه ، همچنین آثاری دیگه ای از قبیل سنگی که جای پای حضرت محمد در زمان معراج بر روی اون مونده که بهش نقش قدم شریف گفته میشه، ناودان چوبی کعبه که دارای روکش طلاست و نامه های حضرت محمد که به کشورهای ایران ، مصر و بیزانس نوشته که اونها رو به اسلام دعوت کرده نگهداری میشه شمشیرهای متعلق به حضرت محمد ، داوود ، ابوبکر ، عمر ، عثمان و ... نیز از جمله آثار موقوفه هست. 

عصای حضرت موسی و ردای منتسب به امام حسین ، لباس فاطمه زهرا و اولین درب کعبه هم از جمله آثار مهم این بخش هست. 




 یکی از بخشهای مهم و پرطرفدار این کاخ بخش خزانه اون هست که برای ورود به این بخش هم صف طولانی در ورودی اون بود و بازدید کننده ها با هماهنگی نگهبان و با نظارت مستقیم اونها وارد این بخش میشدنددر این اتاقها اشیاء با روکش طلا و نقره ، زمرد و فیروزه و سنگهای طلا کاری شده وجود داشت در اتاق دیگری مخصوص نگهداری متاع های زمرد نشان داشت. در اتاق سوم خزانه داری ، الماسی بنام قاشقچی نگهداری میشد که سمبل و یکی از پربازدیدکننده ترین قسمت های توپکاپی بود این الماس ظاهرا توسط یه کفاش پیدا شده بود. 

در چهارمین اتاق خزانه داری یک کمربند ، دستبند و جامی وجود داشت که ظاهرا متعلق به شاه اسماعیل ایران بود و همچنین تخت نادر شاه افشار که به سلطان محمود اول هدیه داده شده بود .




 

بخش البسه هم از دیگر بخشهای این موزه بود و  تعدادی از لباس های سلاطین عثمانی هم در اینجا وجود داشت که از ویژگیهای اون آستینهای بسیار بلند و ظاهر توپر با پنبه بود که ابهت پادشاه رو بیشتر نشون بده .


  

این کاخ دارای 3 کوشک هست که مهمترین اون کوشک بغداد بود و توسط سلطان مراد چهارم ساخته شده بود کوشک روان و کوشک مجیدیه از دیگر کوشک های این کاخ می باشد. 

در انتهای کاخ در جاییکه با نمای بسیار زیبایی از دریایی مرمره مشرف بود و با توجه به زاویه تابش خورشید بهترین عکسها رو با پشت زمینه دریا میشد شکار زد و توریست ها هم این نکته از چشمشون پنهان نمونده بود و بازار عکاسی داغ بود. 

 با گذشت زمان جمعیت بازدید کننده بیشتر و بیشتر میشد و بنابراین توصیه میشه برای بازدید از این موزه صبح زود بیایید تا بتونید بازدید راحتتری داشته باشید.


پس از بازدیدی 3 ساعته از کاخ خارج شدیم ....

مسجد سلطان احمد-

پادشاهان عثمانی عظمت خود را با ساخت مساجد پر ابهت و بزرگ به رخ دیگران میکشیدند سلطان احمد هم برای اینکه  بتونه بزرگی خودش رو به دیگران نشون بده دستور ساخت این مسجد رو صادر کرد .  

 این مسجد جایگاه ویژه ای رو در بین ساختمانهای دوره عثمانی داره و اوج هنر مسجدسازی عثمانی و کلیسا سازی بیزانسی است، فضای داخلی این مسجد بگونه ای طراحی شده که نسبت به بناهای مشابه روشن تر و بادگیر تر هست  

گفته میشه که سلطان احمد شبی در خواب میبینه که مسجدی رو با دو مناره از طلای خالص ساخته و بعد از این خواب تصمیم میگیره این مسجد رو با 6 مناره بسازه و  قابل توجه هست که بعد از مسجدالحرام که دارای 7 مناره هست جایگاه دوم رو از لحاظ تعداد مناره به خودش اختصاص میده . پس از مرگ وی ,اورا درهمان مسجد دفن میکنند مسجد را به احترام او سلطان احمدنامیدند. 

در منابع غربی , این مسجد را به نام مسجد کبود یا مسجد آبی می شناسند چون در نقاشی ها و طراحی های داخلی مسجد از رنگ آبی بسیار استفاده شده است و علاوه بر کاشی های آبی رنگ ؛ کارهای چوبی خاتم کاری شده حجاری ها و خطاطی های موجود به زیباییهای این ساختمان جلوه خاصی بخشیده است.

 اگر می خواهید از این مکان مذهبی دیدن کنید، یادتون باشه که لباس پوشیده به تن کنید. خانم ها روسری سرشان می کنند که در این محل مرسوم است. 

این مسجد همه روزه از ساعت 9 صبح تا 5 بعد از ظهر باز است. ورودی آن رایگان است، ولی در ساعات نماز به خصوص جمعه ها، ورود برای توریست ها ممنوع است.از شانس ما موقع نماز ظهر اونجا بودیم و آقایان و خانمها از دو مدخل مجزا ولی کنارهم برای ورود به مسجد استفاده میکردند و یه حاج آقایی هم جلوی ورودی از ورود توریست ها در موقع نماز ممانعت میکرد من و بردیا وارد مسجد شدیم ولی خانم چون کوله پشتی همراه داشت و ظاهرش هم شباهتی به نمازگزاران نداشت موفق به ورود به مسجد نشد و ما هم مجبور شدیم برگردیم و نیم ساعتی صبر کنیم تا نماز تموم بشه ...







این بهترین فرصت بود تا از جاذبه های باستانی این منطقه که در نزدیکی مسجد بود بازدید کنیم ستون هرمی شکل هیپودروم (میدان اسب دوانی) که یک اثر تاریخی مربوط به 1500 سال قبل از میلاد هست که از یک تکه سنگ یکپارچه ساخته شده که از جنس سنگ خاراست. این ستون در مقابل معبدی در مصر باستان برافراشته بود  این سنگ به درخواست امپراطور کنستانتین اول برای کمک به توسعه و زینت بخشیدن در خواست شده بود البته مشخص نیست که این ستون هرمی چه زمانی از اسکندریه آورده شده  ولی مدتها در ساحل اسکندریه بعنوان یک شئی بی ارزش  رها شده بود. 

ستون مارپیچ هم ظاهرا از زمان امپراتور کنستانتینوس اول بجا مانده است براساس افسانه های قدیمی یکی از سربازاان پیاده نظام سر یکی از مارها رو قطع کرد بعد از اون تعدا این جانوران در استانبول افزایش یافت و این بنا باعث میشد که استانبول رو از مار و هزار پا و عقرب در امان نگه داره....


ستون کنستانتین پورفیروگنیتوس (ستون حصار دار) یه ستون 32 متری است که در مرکز هیپودرم قرار داره و از سنگهایی با اندازه های مختلف ساخته شده ، گفته میشه برجسته کاریهای روی این ستون در زمان تهاجم لاتین ها از روی این سنگها کنده شده و برای ساخت سکه اونها رو ذوب کردند. زمان ساخت این ستون رو قرن چهارم یا پنجم پیش از میلاد تخمین زدند. 

 

 




اینهم اتوبوس مخصوص توریست ها که در اکثر شهرهای توریستی  اینچنین اتوبوسهایی رایج هست

بعد از بازدید از اثرهای تاریخی به مسجد رفتیم بسیار بزرگ  بود  و همانطوری بود که انتظارش رو داشتیم ....


ادامه دارد