سفر - کوچ سرفینگ - تجربه متفاوت

سفر - کوچ سرفینگ - تجربه متفاوت

این وبلاگ صرفا ماحصل تجربیات شخصی من است ... لطفا برای برقراری هرگونه ارتباط صرفا از قسمت نظرات استفاده بفرمایید
سفر - کوچ سرفینگ - تجربه متفاوت

سفر - کوچ سرفینگ - تجربه متفاوت

این وبلاگ صرفا ماحصل تجربیات شخصی من است ... لطفا برای برقراری هرگونه ارتباط صرفا از قسمت نظرات استفاده بفرمایید

شب های زنده بانکوک - خیابان کاسانرود

Khaosan Road or Khao San Road

ถนนข้าวสาร


همانطور که در پست قبلی گفته شد ، عازم ایستگاه مرکزی راه آهن بانکوک  Hua Lamphong Railway station   شدیم  ، بعد از خروج از ایستگاه مترو به راحتی و در فاصله کوتاهی به ایستگاه  راه آهن  رسیدیم ، باجه های متعددی برای فروش در نظر گرفته شده بود البته همه باجه ها فعال نبود،  در انتهای یکی از صف های نه چندان طولانی ایستادیم سعی کردیم که تفاوت باجه ها را با سرک کشیدن رو شیشه باجه یا از نوشته های روی باجه ها  و مانیتورها سر دربیاریم و در حال کنجکاوی ، یه مرد نسبتا مسن به من نزدیک شد و به زبان انگلیسی و لهجه گویا و مناسبی  از من پرسید کجایی هستی ؟ و کجا میخواهی بری ؟ بعد از اینکه مقصد رو بهش گفتم ما را به اتاق مخصوصی راهنمایی کرد که ظاهرا برای فروش بلیط برای مسافرین خارجی در نظر گرفته شده بود، راستش ،  اولش بهش اعتماد نکردم و تجربه دغل بازی هندیها و محبت های سودجویانه اونها تو ذهنم بود الکی بهش گفتم باشه و ازش جدا شدم ، رفتم داخل اتاق خلوت بود و این یک کم شک من رو بیشتر کرد از فروشنده ، قیمت بلیط به مقصد فیتسانالوک را پرسیدم و  مجددا به انتهای  همون صف باجه های معمولی فروش بلیط  اومدم و از آخرین نفری که در صف بود سوال کردم و مطمئن شدم که بنده خدا درست راهنمایی کرده و قیمت بلیط فرقی نداره و فقط داخل اون دفتر فروش بلیط به خارجیها و با پاسپورت خارجی بلیط میفروشند و این هم نشان از فراهم بودن بستر توریسم در تایلند هست که برای جلب رضایتمندی بیشتر توریست های خارجی امکانات  مناسبتری رو براشون در نظر گرفتند ( البته در هند چنین خدماتی را با قیمت چند برابر ارائه میکردند) مجددا داخل دفتر فروش شدیم  اینبار سه تا چهار توریست اروپایی داشتند بلیط میخریدند ولی لحظاتی بعد نوبت ما شد و فروشنده بلیط با خوش رویی ساعات حرکت قطار از بانکوک به فیتسانلوک رو گفت و برای اطمینان بیشتر،  با چرخاندن مانیتور روی میزش ، ساعات حرکت و قیمت بلیط را به ما نشون داد .

در مکاتبات قبلی  با مارک  میزبان ما در فیتاسانالوک ، در مورد مناسبترین ساعات رسیدن ما به خونه اشون و همچنین ساعات حرکت قطار ها پرسیده بودم و مارک ساعت حرکت قطار ها رو بطور دقیق ایمیل کرده بود و پیشنهاد کرد با قطاری بیاییم که ساعت 4-5 به شهرشون برسیم و چون با وجود دختر کوچولوی 2 ساله اشون  واینکه  اون معمولا زود میخوابه  براشون بهتره که ما در ساعات عصر اونجا باشیم  ، برای این انتخاب دو گزینه داشتیم ،  اولی قطار معمولی و با سرعت کم  که در ایستگاههای زیادی توقف داره و جزء قطارهای خیلی معمولی محسوب میشه و ضمننا فاقد کولر هست و دومی قطار سریع السیر که با امکانات رفاهی خوب و تهویه مطبوع و کولر و ...

تفاوت اینه که  قطار معمولی ساعت حرکتش 9 صبح بود ولی قطار دومی 10:30 حرکت میکرد ولی زمان رسیدن هر دو قطار تقریبا یکسان بود  اما اختلاف چشمگیر در  قیمت بلیط قطارها بود، قطار معمولی نفری 65 بات بود ولی قطار سریع السیر و درجه 1 نفری 479 بات بود !  اولش اختلاف زیاد قیمت ما رو وسوسه کرد که قطار ارزونه رو انتخاب کنیم ولی چون مارک قطار سریع السیر رو پیشنهاد کرده بود و ممکن بود گرمای قطار بدون تهویه هم ما رو اذیت کنه دو بلیط به قیمت 958 بات خریدیم  ، که از طریق ثبت مشخصات پاسپورت  براحتی انجام شد و بلیط برامون صادر شد و خیالمون راحت شد .








بعد از اینکه از خرید بلیط و اجرای قطعی برنامه تنظیم شده قبلی ، مطمئن شدیم ، از فروشگاه کوچیکی که در ایستگاه بود یه کم خوراکی خریدیم و لحظاتی بر روی صندلیهای ایستگاه استراحت کردیم من هم از این فرصت استفاده کردم و پلتفرم های سوار شدن قطار و  زوایای اطراف رو تا اندازه ای  کشف کردم، ضمننا دستشویی ایستگاه هم برخلاف دستشویی های عمومی بانکوک 2 بات هزینه داشت !

بعد از خروج از ایستگاه هوا  تقریبا تاریک شده بود و برای این مرحله از قبل برنامه ریزی خاصی نداشتیم  با توجه به فاصله نسبی ایستگاه قطار و هتل ، برگشت به محل اقامت و استراحت و خروج مجدد خیلی مقرون  به صرفه نبود اولش تصمیم گرفتیم با کمک GPS پیاده و قدم زنان به سمت رودخانه مشهور چائو پرایا بانکوک بریم ولی پس از لحظاتی قدم زدن و شرجی بودن هوا ، خانم یک کم عصبی و خسته به نظر میرسید، برای جلوگیری از بدترشدن اوضاع ،  از پیاده رفتن منصرف شدیم سپس تصمیم گرفتیم به ایستگاه سوار شدن کشتی کروز  River City بریم که ظاهرا مرکز خریدی هم در کنارش بود ولی مطمئن نبودیم که در اون ساعت و در صورت نبودن کشتی  کروز ، جاذبه دیگری اطرافش هست یا نه و احتمالداشت  مراکز خرید در اون ساعت هم بسته باشه ،  از یه تاکسی قیمت رو پرسیدیم 200بات  میگرفت و تا اونجا میبرد با توجه به اینکه در مورد مقصد اطمینان نداشتیم از صرف هزینه  و وقت از  رفتن به اونجا نیز صرف نظر کردیم،  البته خستگی روز اول و نا آشنایی با حال و هوای بانکوک در شب  نیز بر تعلل تصمیم گیری ما نقش داشت ،

اینبار ابتکار عمل رو دست گرفتم و بدون تردید تصمیم گرفتیم بریم خیابان کاسانرود ! که قبلا در موردش چیزهای خوبی خونده بودم و تقریبا مطمئن بودم فضای غیر خانوادگی نداره ، چون انتخاب خیابانهای شبانه  در بانکوک باید با دقت صورت بگیره چون همانطوریکه میدونید زندگی شبانه در تایلند تعاریف متفاوتی داره و جاذبه های جنسی برای مجردها و افراد مسن ، اون خیابانها رو در شب ها پر رونق کرده ، ولی کاسانرود با اون فضا فاصله زیادی  داشت .

با توجه به اینکه رو نقشه مسیر حمل و نقل عمومی برای کاسانرود دیده نمیشد و فاصله ایستگاه راه آهن با کاسانرود نسبتا نزدیکتر از فاصله هتل ما بود ، انتخاب گزینه تاکسی  اجتناب ناپذیر بود از چند تا تاکسی قیمت پرسیدم اکثرا حدود 250بات قیمت دادند که به نظرم گرون بود وقتی من 100 بات پیشنهاد میدادم  قبول نمیکردند ! خلاصه با یه توتوک و با 100 بات به توافق رسیدیم ...

توتوک سواری در بانکوک خیلی لذت بخشه   توتوک همان موتورهای سه چرخه ای است که بخش مهمی از سیستم حمل و نقل عمومی بانکوک رو شکل میده و مشابه این توتوک ها در هند وجود داشت که بهش موتور ریکشاو میگفتند ولی در مجموع توتوک های تایلندی   نسبت به ریکشاو های هندی خیلی شیک تر و قشنگ تر بودند ، از مزیت های توتوک سواری این بود که راننده های توتوک با مهارت زیادی در لابلای ترافیک مرگبار بانکوک ویراژ میدادند و وزش باد خنک هم توتوک سواری رو لذت بخش تر میکرد ...در مسیر از خیابانهای زیادی عبور کردیم که همگی به شکل خیلی زیبایی چراغانی و تزئیین شده بوند ... در کمتر از نیم ساعت و با اندکی توقف در ترافیک شبانه به کاسانرود رسیدیم خیابان زنده و پویا و پرترددی بود و حضور پرشمار توریست های زن و مرد اروپایی شجاعت ما رو در این گشتت شبانه زیادد کرد چون شب اول بود و شهرت منفی خیابانهای پیاده روی بانکوک یک کم  ما رو محتاط کرده بود بر خلاف گزینه های دیگه  همچون خیابان نانا Na Na T ، خوشبختانه کاسانرود انتخاب مناسبی بود...

 فروشنده های دوره گرد ، غذا خوری های خیابانی و رستورانهایی که صندلیها و میزهاشون رو در فضای باز گذاشته بودند ، سر و صدای موزیک  که از بارهای  متعدد  از گوشه گوشه خیابون به گوش میرسید و غذا خوریهای بین المللی همچون کینگ برگز ، مک دونالد و KFC هم این خیابان رو برای گشت شبانه بسیار مناسب کرده بود ، فروشنده های خیابانی ، غذاهایی همچون سوسک های برشته ، عقرب کبابی و کرم بریان رو  هم  برای عرضه داشتند!  و جالب اینکه برای عکس گرفتن از این خوراکیها باید 10 بات میدادی !! البته به نظر این غذا بومی چینی های بانکوک باید باشه و یه بچه چینی چنان با اشتها و مثل چیپس عقرب میخورد که باعث شد کمتر احساس گشنگی بکنیم ! 

فروشگاه 7-11 هم مثل همه جای بانکوک در این خیابان شعبه داشت قابل ذکر است که این فروشگاه های زنجیره ای در همه جای تایلند به  وفور دیده میشه و ساعات کارشون  معمولا مطابق اسمشون از 7 صبح الی 11 شب هست ،  سون ایلون در واقع سوپر مارکت های کوچیکی و گاها بزگی  هستند که همه جور وسایل خوراکی مورد نیاز رو میشه ازشون خریداری کرد و چون مثل فروشگاههای زنجیره ای بزرگ روی همه اجناس قیمت داره خرید در اونها خیلی راحت و لذت بخشه  ...


خیابان کاسانرود خیلی طولانی نبود و ما دو سه بار از بالا تا پایین خیابان رو قدم زنان پیمودیم و نداشتن محدودیت زمانی هم حس خوبی به آدم میداد،  اولش خانم پیشنهاد کرد که بریم کینگ برگر ، ولی  با دیدن توریست های زیادی که با اشتهای  زیاد داشتند غذای خیابانی رو میخوردند،  یک کم  نظر مون رو تغییر داد، گفتیم یه غذای خیابانی رو امتحان میکنیم اگه خوشمون نیومد بعدش میریم کینگ برگر... 

انواع نودل  -  تخم مرغ و میگو  یا مرغ ( 50 بات)       Egg+ Pad Thai + Shrimp   کامل ترین غذای خیابانی بود   و  اگه بدون مرغ یا میگو رو انتخاب کنید 30 بات میشه  و نودل خالی هم 30 بات ،  کباب گوشت ، مرغ ، پورک  هم  بصورت سیخ های کوچک (سیخی 20 بات )  عرضه می شد، ما یه نودل مرغ و تخم مرغ با سس تند رو انتخاب کردیم و از هرنوع کباب هم چند سیخ انتخاب کردیم و نون و نوشابه هم از فروشگاه 7-11 خریدیم غذاش خیلی  خوشمزه بود فقط اینکه سسش تند هست و کلا در نودلش از نمک کمی استفاده میکنند ولی کباباش واقعا خوردن داره ! اونشب قرار بود این پیش غذای ما باشه ولی تا رسیدن به هتل کسی فکر غذای مجدد به سرش نزد !بعد از سیر شدن شکم ، در مسیر یه چیز خوشمزه دیگه رو امتحان کردیم و یه خوردنی بود که با موز سرخ شده طبخ میشد و با شیره شیرینی که بهش اضافه میکردند اون رو خوشمزه تر میکرد اسمش رو نمیدونم چی بود ولی ما اسمش رو گذاشتیم ساندویچ موز سرخ کرده !

بعد از اینکه مطمئن شدیم  که همه جای کاسانرود رو دیدیم به خیابانهای اطراف رفتیم که حسابی با چراغهای رنگی و پرچمهای زرد رنگ تزئین شده بود در اون سوی خیابان صدای موزیک  توجه ما رو به  اجرای زنده موسیقی و رقص جلب کرد با گذر از خیابان پرتردد ، خودمون رو به محل تجمع رسوندیم گروههای چند نفره دختر و پسر موسیقی های شاد تایلندی رو اجرا میکردند و با توجه به تصاویر متعدد پادشاه تایلند به این نتیجه رسیدیم که  این چراغونی و تزئین به خاطر روز تولد پادشاه تایلند هست و روی پرچم ها  این نوشته دیده میشد Long life King ...


کاسانرود











کباب گوشت ، مرغ  و  پورک !

ساندویچ موز سرخ کرده !


دقایقی رو به تماشای اجرای زنده موزیک و هنرنمائی خواننده های زن و مرد تایلندی گذروندیم و همزمان عده ای که از این موزیک به وجد اومده بودند با حرکات موزون موزیک رو همراهی میکردند و با دادن دسته گل به خواننده و حتی دادان پول شاباش به خواننده ها انرژی میدادند...البته صدای خواننده و موزیک برای ما خیلی جذاب نبود و فقط حس کنجکاوی ما رو ارضاء میکرد ....
















چراغانی و تزئین خیابانها به مناسب روز تولد پادشاه تایلند


توک توک در بانکوک  .....بدون شرح !

پس از ساعتی گشت و گذار در خیابانهای اطراف کاسانرود با توجه به خستگی زیاد ،  به راحتی  و بدون هیچ توضیح و آدرس دهی  با نشون دادن کارت هتل باپرداخت 100  بات  ( البته با مختری چونه زدن ) با توک توک به هتل برگشتیم و اولین شب اقامت ما در بانکوک به خوبی سپری شد ...


روز دوم اقامت ما در بانکوک رو به  رفتن به بازار هفتگی چاتوچاک  یا همون جی جی بازار  اختصاص دادیم ....

بزودی ...