سفر - کوچ سرفینگ - تجربه متفاوت

سفر - کوچ سرفینگ - تجربه متفاوت

این وبلاگ صرفا ماحصل تجربیات شخصی من است ... لطفا برای برقراری هرگونه ارتباط صرفا از قسمت نظرات استفاده بفرمایید
سفر - کوچ سرفینگ - تجربه متفاوت

سفر - کوچ سرفینگ - تجربه متفاوت

این وبلاگ صرفا ماحصل تجربیات شخصی من است ... لطفا برای برقراری هرگونه ارتباط صرفا از قسمت نظرات استفاده بفرمایید

بازار ابن بطوطه و گشتی در دبی قدیم - دیره

ساعت 8 صبح بازهم با تابش نور خورشید بداخل اتاق از خواب بیدار شدیم هوای دبی در شب نسبتا خنک بود ولی با پنجره های نیمه باز هوای مطبوعی رو پشت سر گذاشته بودیم ...

ادی طبق برنامه خودش قبل از بیدار شدن ما به محل کارش رفته بود و ما که بازدید از ابن بطوطه رو تو برنامه داشتیم خیلی عجله ای برای خروج از خونه نداشتیم ، یه چایی کیسه ای برای خودمون مهیا کردیم و با نونی که شب گذشته در راه خریده بودیم صبحونه رو خوردیم تا با انرژی مثبت و با دیدی جدید از دبی بازدید کنیم

ابن بطوطه بازاری بزرگی بود که در سفر قبلی به دبی با تور گشت شهری ازش بازدید کرده بودیم  و احتمالا چیز جدیدی نداشت فقط وجود سینما مدرن و سه بعدی ما و همچنین دسترسی آسون از طریق مترو ما رو برای دیدن این بازار ترغیب میکرد.

ساعت 9 از برج زدیم بیرون و در نیمکت اطراف دریاچه نقشه دبی رو یه بار دیگه مرور کردیم بازار ساعت 10 شروع بکار میکرد و بنابراین هیچ عجله نبود دقیقا عکس گشت های شهری که وقتی با تور میرید مجبورید اینکه زودتر از موعد بیاید و آماده بشید دیر تر حرکت کنید و برای دیدن هر جا هم محدودیت زمان آرامش فکری بازدید رو از آدم میگیره و جزء عجله و استرس جا موندن لذتی برای آدم بجا نمیذاره کما اینکه در سفر قبلی یکی از مسافرین در ابن بطوطه جا مونده بود با کلی گرفتاری و صرف هزینه به هتل برگشته بود.


ساعت 9:45 دقیقه وارد بازار شدیم ، نام این بازار از نام محققی مراکشی برگرفته شده است که 29 سال از عمرش رو به سفر و کسب تجربه گذرونده بودالبته اولش قصد سفر به مکه رو داشت ولی چون بهش خوش گذشت ادامه داد ! سفرنامه ابن بطوطه از سفرنامه مهم اسلامی محسوب میشه ...




از دیگر ویژگیهای این مرکز هم اینه که از معماری 6 کشور بزرگ اون زمان بهره گیری کردند چین ، مصر و تونس ، ایران ، هند ، اندلس استفاده کردند.

چیزی که اولین بار توجه من رو بخودش جلب کرده بود طراحی سقف فوقانی این بازار بود که به شکل آسمانی آبی طراحی شده بود و با نورپردازی زیبا بسیار طبیعی جلوه میکرد



توضیح درباره این بازار به نظرم تکراری و خسته کننده خواهد بود و فقط دو نکته مهم اینکه در نقشه بزرگی که در یکی از قسمتهای بازار وجود داشت توجه من رو به خودش جلب کرد و نام خلیج فارس به شکل بسیار ناشیانه ای به خلیج عربی تغییر داده بودند و با اینکارشون بقولی تابلو کرده بودند و خلیج فارس براحتی در زیر نوشته جدید قابل تشخیص بود

نکته دوم وجود چندین سینمای مدرن و جدید بود و از سینما  IMAX بهره میبرد در لیست فیلمهای در حال اکران یک فیلم سه بعدی هم بود و با توجه به اینکه خانم طبق معمول گشت در بازار رو به دیدن فیلم سه بعدی با تکنولوژی برتر ترجیح میداد ما رو از دیدن یه فیلم محروم کرد البته اگه اشتباه نکنم بلیط ایمکس حدود 65 درهم بود و فیلمهای 3 بعدی حدود 35 درهم بود ...


خلاصه دو سه ساعتی در این بازار گشتیم و خانم هم با shop round تونست اجناس خوبی رو شکار بزنه که از تنزیلات یا همون تخفیف  برخوردار بود... نسبت به گرونی اجناس تونست چند تا خرید از  فروشگاههای مارکدار بخره ! هرچند همیشه جمله معروف بازهم چیزی نخریدیم رو در انتهای سفر بکرات خواهم شنید ! جواب من هم با خونسردی اینه بابا ما که مسافر آماتور نیستم هرچند سال یه بار بیایم خرید ! ایشاالله تو سفر بعدی جبران میکنیم ولی غافل از اینکه هر سفر نسبت به سفر قبلی شرایط بدتر میشه !

با توجه به اینکه ادی کلید خونه رو در اختیار ما قرار داده بود برای ناهار به خونه برگشتیم و در کارفور هم یه سری مواد غذایی خریدیم بعد از آماده کردن یه ناهار مختصر و یه استراحت کوتاه ، با یکی از اعضاء کوچ سرفینگ در نزدیکی ایستگاه مترو مرکز تجاری دبی (world trade center)در ساعت 4 قرار داشتیم.

یوگا که سریلانکایی بود و حسابدار یه شرکت بین المللی بود بیش از 30 سال بود که در دبی زندگی میکرد و لهجه و ظاهرش کاملا هندی بود! و 50 . اندی بهار رو هم پشت سر گذاشته بود

یوگا مثل یه تور لیدر حرفه ای به ما خوش آمد گفت و 3 تا کاغذ A4پرینت شده  در دست داشت که به ما نفری یک برگه داد که زمانبندی و برنامه گردش در دیره رو بطور کاملا منظم و دقیقی نوشته بود حتی برای استراحت و صرف چای در کافه 15 دقیقه زمان پیش بینی کرده بود جالب بود!


اولش توضیح داد در دبی راهنماهای تور باید مجوز فعالیت داشته باشند و اگه پلیس فکرکنه که اون راهنمای تور هست براش مشکل ساز میشه و ما باید حواسم باشه ! 

به اتفاق با مترو به سمت ایستگاه پالم دیره رفتیم (Palm Deira station) بعد از خروج از ایستگاه حال و هوای اینطرف دبی کاملا متفاوت بود و دیره با دبی مدرن فاصله زیادی داش، هوا خوب بود ولی وزش باد نسبتا شدید بود.

با گذر از وسط بازار ماهی فروشها (Fish Market)که به شکل سنتی مشغول حراج ماهی بودند به سمت بازار طلافروشها رفتیم بوی تند ماهی یک کم آزار دهنده بود ولی دیدن دبی از یه زاویه جدید جالب بود


در همین فاصله رومیانا(میزبان بعدی) تماس گرفت و برای ساعت 8و نیم باهاش هماهنگ کردیم که و با توجه به اینکه محل اقامت ما در جمیرا لیک تقریبا نزدیک محل زندگی اون بود از ما خواست که آدرس رو براش اس ام اس کنیم تا ساعت 8 و نیم بیاد دنبالمون... با این تماس اجرای برنامه کامل و مکتوب یوگا ، یک کم سخت میشد و در مسیر بازار طلا فروشها کم کم برای یوگا شرایط رو توضیح دادم و قرار شد یه طوری برنامه مدونش رو تغییر بده که ما بتونیم در ساعت مقرر برگردیم یوگا هم برای اینکه خیلی برنامه اش تغییر نکنه سرعت حرکتش رو زیاد کرد ... بازار طلا فروشها که یه بازار قدیمی با راهروهای تنگ بود برای من جذابیتی نداشت ولی خانم با دقت به طلا ها نگاه میکرد و همش میگفت 24 عیاره ها !



بسمت منطقه ال راس رفتیم که در واقع کانال یا خوری بود که آنسوی دبی براحتی دیده میشد بازدید از مدرسه احمدیه و یه موزه در مورد تاریخ دبی ! هم در برنامه بازدید ما بود بنده خدا یوگا هم جای مدرسه رو بخوبی بلد نبود و با پرسیدن از چندین نفر ما رو به محدوده مدرسه رسوند خیابونها و شکل و ترکیب مغازه من رو یاد قشم میانداخت و حضور مغازه دارها در جلوی مغازه و نگاه خیره اونها به ما هم نشون از حضور کم رنگ توریست ها در این منطقه بود ...


خوشبختانه بازدید از این مدرسه و موزه رایگان بود با ورود به محوطه هوای خنک و دلپذیر و نوشیدن یه جرعه آب خنک خیلی لذت بخش بود.

بروشور و کتابهای تبلیغاتی به زبانهای مختلف در دسترس بود این مدرسه در سال 1912 توسط یه بازرگان بعنوان اولین مدرسه که فقط به پسران آموزش میداد ساخته شده بود

نیمکت های چوبی  و کلاس ها که با ماکت های معلم و دانش آموزان همراه بود که نور پردازی  اونها رو برجسته تر نشون میداد جالب اینکه با بازشدن درهای هر کلاس بطور اتومات چراغها و سیستم نور پردازی فعال و سیستم خنک کننده روشن میشد و در مانیتورهایی تاریخچه و تصاویر قدیمی به نمایش گذاشته میشد. در وسط مدرسه حیاط نسبتا کوچکی هم وجود داشت .

در ساختمانی در مجاورت این مدرسه موزه ای هم از تاریخ این کشور کم قدمت از لحاظ تاریخی ! وجود داشت که با نمایش عکس و فیلم توضیحاتی رو به بازدید کنندگان ارائه میداد

و جالب تر اینکه تنها بازدید کننده های این مدرسه و موزه ما بودیم !






برنامه بعدی بازدید از بازار ادویه (The spice souk) بود که شباهت زیادی با بازارهای سنتی ایرانی داشت و وجود حجره ها ی متعدد و فروشنده های دستفروش از ویژگیهای دیگه این بازار بود و از یه بازار فروش البسه هم دیدن کردیم راستش اینقدر با دبی مدرن متفاوت بود که ما رو متعجب کرده بود یوگا میگفت که مدینه الجمیرا رو با کپی بردای از معماریهای کشورهای دیگه مثل ایران بطور مصنوعی درست کردند که این بازارها چهره اصلی ساخت مدینه الجمیرا هست...






در مسیر گردش بازار، با یوگا در مورد مسائل مختلفی صحبت کردیم شناختش در مورد ایران محدود به چند آیتم بود! بیشتر نگرانی اش در مورد مسئله هسته ای ایران و سقوط  هواپیما ! صحبت در مورد رئیس جمهور  بود !


بعد از گشتی در بازار ، با نگاهی به ساعت ، و محدودیت زمان از یوگا خواستیم که از ادامه بازدید صرف نظر کنیم تا بموقع بتونیم به خونه ادی برگردیم کوله پشتی ها و برداریم و منتظر اومدن رومیانا باشیم ...


بنابراین از دیدن معبد هندیها Indian Temple صرف شام در Twin tower صرف نظر کردیم و با یکی از قایقهای سنتی قدیمی که نمونه بسیار کوچکتر لنچ های خودمون بود با پرداخت یک درهم از خور دبی عبور کردیم (ناخدای قایق کرایه یک درهمی رو به صورت نقدی از مسافرین جمع آوری کرد) تاریک شدن هوا انعکاس نور ساختمانهای اطراف خور فضای زیباتری رو جلوی چشمای ما به تصویر کشیده بود و وزش نسیم خنک هم بسیار لذت بخش بود و گویا این قایق یکی از وسایل حمل و نقل عمومی این محل بود چون بومی ها و افراد زیادی برای دسترسی به آنسوی خور از این قایق استفاده میکردند ...




یوگا در مسیر برگشت و در ایستگاه مرکز تجاری از ما خداحافظی کرد قبل از رفتن یه کارت پستال از مناطق دیدنی ایران تقدیمش کردیم و ازش برای بازدید از ایران دعوت کردیم و اون گفت اگه بیاد با هواپیمایی امارات خواهد اومد !


ساعت 8 شب کاملا بموقع به خونه ادی برگشتیم ...

نظرات 11 + ارسال نظر
محبوبه سه‌شنبه 17 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 04:27 ب.ظ http://maahsoltan.blogfa.com

چقدر دوست دارم مثل شما سفر کنیم

همیشه به سفرهای تفریحی و شاد باشید

ممنون از عکس های خوبتون

سلام خانم محبوبه ... اگه تصمیم بگیرید حتما میتونید اینجوری سفر کنید فقط باید آمادگی قبلی برای مشکلات احتمالی رو در ذهنتون داشته باشید چون همیشه اونجوری که میخواهید نمیشه!

شهریار چهارشنبه 18 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 07:27 ق.ظ http://safarnevis.com

سلام و درود
منتظر گزارش شما از معبد هندیها هستم
البته اگر رفته باشید

درود بر شما همانطوریکه گفتم متاسفانه بدلیل کمبود وقت نتونستیم از این معبد بازدید کنیم ...

علی چهارشنبه 18 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 08:00 ق.ظ

سلام. خیلی جالب بود، این مثل گزارش پشت صحنه دبی بود. کمتر کسی از بافت سنتی دبی دیدن کرده. باز هم بنویسید...

درود... در سفر اول که با تور رفته بودیم اصلا نمیدونستیم که چنین جاهایی هست! با دیدن این مناطق درک سیر صعودی پیشرفت در دبی جالب تر میشه

شیما و علی جمعه 20 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 11:33 ق.ظ http://malish.blogfa.com

سلام بابک عزیز
ممنون از این شرح کاملت و عکس های زیبات مثل سقف بازار و البته تور مجانی منطقه دیره.
خیلی عالی بود.

سلام ممنون ... وجود آدمهایی همچون یوگا که بدون چشم داشت وقت و زمانشون رو در اختیار دیگران قرارمیدهند واقعا جای تحسین داره ...

هادی جمعه 20 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 10:54 ب.ظ

بابک جان ممنون که ادامه سفر رو نوشتی ...

با خوندن خاطرات مربوط به ابن بطوطه و سینما سه بعدی یاد دبی مال افتادم که اون هم تعداد متعددی سینما ایمکس و سه بعدی داشت و اون موقع دقیقا سفر ما مصادف شد با نماسش افتتاحیه فیلم ماموریت غیر ممکن که تام کروز هم برای افتتاحیه خودش اونجا حضور داشت...

به سفر باشی رفیق...

سلام هادی عزیز از اینکه در سفرهای مجازی همراه ما هستید ممنونیم ... دیدن فیلم با تکنولوژی برتر واقعا میتونه جذاب باشه که ما موفق نشدیم دیدن تام کروز هم جذابیت دیدن فیلم رو چندین برابر میکنه

رضا شنبه 21 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 10:41 ق.ظ http://safarbedigarsu.blogfa.com

سلام
عکس ها هم مثل گزارش سفر جالب بود.
مخصوصا برنامه ریزی یوگا و لیست تایپ شده اش:)
.
راستی این فضای خالی پایین مطلب برای چیه؟!
فکر کنم وقتی مطالب رو میذارید فضای آخر مطلب را پاک نمی کنید.
.
به بردیا جونی هم سلام برسونید

سلام ... دقت در برنامه ریزی "یوگا" جالب بود و شبیه برنامه ریزی آلمانیها بود ولی از لحاظ شخصیتی بیشتر در فکر ارائه خدمت و انجام وظیفه بود تا برقراری یه رابطه دوستانه !
اینطور به نظر میرسید که این وظیفه انسان دوستانه ازش خواسته شده و اون برای اجرای این ماموریت اعزام شده...
ما که ازش ممنون هستیم که دبی رو از زاویه ای دیگه به ما نشون داد...
بردیا هم خوبه ممنون

شیما چهارشنبه 25 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 08:30 ق.ظ http://malish.blogfa.com

سلام!
فقط خواستم مراتب همدردی خودم رو با خانومتون اعلام کنم!!! در مورد خرید ما هم همیشه تو سفر با هم به سختی به تفاهم می رسیم!
این قضیه ریشه در تاریخ داره! فکر کنم سعدی هم برای همین زنشو سفر نمی برد!

سلام باورکنید علی آقا حق داره دیگه ! .............................

صنم سه‌شنبه 31 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 12:59 ب.ظ http://manoeu.blosky.com

سلام
شیما خیلی همدردی جالبی کرده بود!
انصافا آشنای محلی در این جور حاها که شما میرید خیلی مفیده.
ضمنا ابوظبی رفتید تا حالا؟

سلام خوبه دیگه !!
کم کم خانم ها دارید تیم تشکیل میدید ! تنها شانسی که آوردم اینه که خانومم فرصت نمیکنه کامنت های شما رو بخونه !!!


راستش یکی از دوستان کوچ سرفینگ ابوظبی (تامین) در روز سوم تماس گرفت و از ما برای دیدن ابوظبی دعوت کرد و اصرار هم داشت که ما رو برای دیدن جاهای دیدنی ابوظبی همراهی میکنه ولی چون محدودیت وقت و برنامه ریزی قبلی داشتیم نتونستیم قبول کنیم و البته حیف شد!

فرشته شنبه 11 خرداد‌ماه سال 1392 ساعت 01:53 ق.ظ http://orangebackpack.blogfa.com/

سلام آقا بابک.
اومدم بگم از صمیم قلب درکتون می کنم.
من که اهل خرید کردن نیستم و ترجیح میدم انرژیمو واسه چیزای دیگه نگه دارم اما اینو خوب میدونم که چقدر پرسه زدن تو بازارها واسه آقایون کار مشکلیه.
هم پیازه و هم کتک و هم ...
:)

سلام ممنون از اینهمه محبت و ابراز همدردی ... خوش بحالشون...

حالا بهتر میتونم دلیل منحصر بفردبودن نوشته هاتون رو درک کنم :)

راستی منظورتون رو از خط آخر متوجه نشدم !

مهسا شنبه 18 خرداد‌ماه سال 1392 ساعت 06:57 ب.ظ

بسیار عالی و جذاب
فقط من نمیدونم این قسمت چین ابن بطوطه کجاش بوده که ما ندیدیم
در سفری که یک ماه آینده داریم دوباره باید بریم ابن بطوطه که این قسمت رو ببینیم
اون نقشه در اتتهای قسمت ایران خیلی خیلی....
ما هم اون اسم ایران رو که روی نقشه تغییر دادن دیدیم
یک عکس هم ازش گرفتیم
به هر حال با اینکه اینبار دفعه چعارمی هست که میریم دبی و فکر میکردم همه جا رو بلدیم ولی سفرنامه شما چیز دیگری لست ویسبار مفید خواهد بود

سلام ممنون از بازدید شما راستش بازهم جاهای بود که میشد بازدید کرد که محدودیت زمان مانع شد !
امیدوارم بهتون خوش بگذره ولی هوا یک ماه آینده قطعا خیلی گرمتر خواهد شد ...

شیما و علی سه‌شنبه 21 خرداد‌ماه سال 1392 ساعت 06:17 ق.ظ http://malish.blogfa.com

سلام
خیلی وقته ازت خبری نیست؟نکنه سفر رفتی؟
به هر حال منتظر نوشته های زیبات هستیم.
شاد باشید

سلام علی عزیز ... نه همین جا در خدمت هستیم در سال جدید احتمالا فقط برای سفرهای داخلی برنامه ریزی خواهیم کردیم ! چون با عدم پرداخت 9 ماهه اضافه کار و کارآنه و افزایش اندک هزینه ها !!
تو ذهنم هم نمی تونم برنامه سفر خارجی رو طراحی کنم !

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد